شغل!!!!
ظهر امد کنارم خوابید
میگم مامان زودی بخوابیم.....سرم درد میکنه....دستتو بزار رو پیشونیم ببین نبض دارم!!!
دستشو گزاشت رو پیشونیم و کمی بعد گفت......متوجه نبض نشدم!
گفتم چه خانم دکتری هستی آخه!!
گفت منکه دکتر دوست ندارم......من خانم معلم دوست دارم بشم و شاید هم فروشنده عروسک...........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی