واکسن 18 ماهگی
قند عسلم دیروز با بابا سعید رفتیم مرکز بهداشت و واکسنتو زدیم.البته بابا سعید پشت در نشست تا ما امدیم.
این مرکز بهداشت فقط سه شنبه ها واکسن ١٢ و ١٨ ماهگی میزنه و من هفته پیش (١٠/٥) شما رو بردم اما گفت چون یک روز زود اوردی(١١/٥ نوبت واکسنت بود)نمیزنم و هفته دیگه بیا.
مامانی یه کم استرس داشتم .اخه شنیده بودم واکسن ١٨ ماهگی از همه ی واکسنها سختتره ولی خدا رو شکر از همه راحتتر بود.
صبح که رفتیم مرکز بهداشت با یه دختر کوچولو ٦ ساله که امده بود واکسن بزنه کلی بازی کردی و خندیدی به طوریکه همه از صدای خندههای شیرینت شاد شده بودن و میخندیدن اما بعدش حسابی گریه کردیو خانمی که بهت واکسن زد گفت تو که اینقدر میخندیدی!!!!
دو تا واکسن زدی ...یکی به پا یکی به دستت...و اونی که به پات زده بود خیلی درد داشت چون خیلی گریه کردی.....قربون اشکات بشم مامایی
امدیم خونه و کمی اروم شدی و خوابیدی اما توی خواب تا کمی تکون میخوردی کلی ناله میکردی.
وقتی هم بیدار شدی گریه کردی و بیقرار بودی..به قول بابا سعید انگار بیشتر گریهات از این بود که نمیتونستی بلند بشی و بری شیطونی کنی نه از درد...خیلی راه بردمت تا اروم شدی ولی همش همین بود و فقط کمی تنت داغ شد با قطره استامینوفن خوب شدی.....شب هم اصلا تب نکردی.....
اصلا فکر نمیکردم اینقدر راحت تموم بشه .اخه واکسن یک سالگی که زدی ٣ روز تب کردی....الهی شکر که دخترم خیلی اذیت نشد....
قدت :٨٠........وزنت١٠.٣٠٠
من نمیدونم چرا وزنت همونی که بوده هست!از عید تا الان فقط ٢٠٠ گرم اضافه شدی....ای خدا...
پ.ن
مامان به بابا :بابا ببین دیگه آنیسا خانم شده...بزرگ شده...امپول ١٨ ماهگیش رو هم زد......