عروسی
دوشنبه شب تالار مداین عروسی دختر عمو محمود بود.
این پنجمین عروسی ای هست که نی نی دخملی دعوت شده بود و فقط سه تاش رو رفته بود و فقط این آخری رو تا پایان مجلس بدون گریه مونده بود.دو تا از عروسی ها که اصلا نرفتیم(بهروز عمه وفاطمه اقاجانی).دو تا هم تا نصفه موندیم(مجتبی دایی ولیلا سادات)وبرگشتیم و اما این یکی تا آخر موندیم چون آنیسای من کمی بزرگتر شده و خانم شده و گریه نکرد(.مامان به قربونش)
لباس هم یه پیرهن چین چینی قرمز و سفید که پنج شنبه با بابا سعیدخریدیم که خیلی خوشگل بود و بهش خیلی میامد پوشید .
اخر شب هم که دنبال عروس رفتیم انیسا هیجان زده شده بود چون این اولین باری بود که بچه م دنبال عروس میرفت ولی اخرش توی بغلم خوابش برد....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی