شب یلدا
انیسا اماده برای رفتن خونه ی مامان جون و بابا جون
حمله انیسا به میوه و اجیل و... که روی میز بود
تلاش بابا سعید برای نگه داشتن انیسا و جلوگیری از خرابکاری
اینم از هندونه خوردن بچه م
اخرش راضی شد سیب برداره چون فقط سیب براش خوبه.ولی داره به بقیه میوهها چپ چپ نگاه میکنه
انیسا وتوتو(مینا)
ذوق انیسا برای توتو(اینجا خودش تنهایی بدون اینکه دستشو به جایی گرفته باشه وایستاده)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی