اولین لاک
شاید خیلی زود
دخترم چند روزیه دست و دلم به نوشتن برای تو گل عزیزم نمیره عسل مامان به زودی میام و برات مینویسم ...
عینک
انیسا خیلی عینک دوست داره به طوری که همش در حال کندن عینک مامان جون از چشمشش هست. نمیدونم چرا عینک بابا جون رو از چشمش بر نمیداری عزیزم ! شاید به خاطر قشنگتر بودن عینک مامان جونه! عینک نزدیک بین مامان جون رو هم بیشتر دوست داری و اگه جایی روی میز ببینی سریع برش میداری. قربونت بشم که عینکای مامان جون رو کمی خراب کردی عکساشو بعدا میزارم... ...
انیسا لا لا
انسیا پیک 2
انیسا پیک
کارهای آنیسا جونی
دخترکم روز به روز داره باهوشتر و فعالتر میشه. میخوام کمی از کارهایی که میکنی بنویسم عزیزم.... در مورد خوابیدنت هنوز که هنوزه ما با خوابیدن شما مشکل داریم و شبها دوست داری تا دیر وقت بیدار باشی و بازی کنی و خیلی دیر میخوابی(1:30 .....2 ...3) و من گاهی شبها از این نخوابیدنت خیلی عصبی میشم ولی چه میشه کرد هنوز خیلی کوچمولویی ناز گلم جدیدا وقتی میخواهی یه کاری انجام بدی میای دست مامان یا بابا رو میگیری و میبری پیش اونجایی که چیزی رو میخواهی و با انگشتت نشون میدی و به ما میفهمونی که اونو میخواهی.قربون اون انگشتای سفید و کوچمولوت بشم (دیروز دست منو گرفته بودی و میبردی جلو در ورودی و میزدی به در و میگفتی دد...دد و میخواستی با هم بریم...
چند تا عکس از چند روز گذشته.
این سری عکسها مال چند روز گذشته س آنیسا توی حیاط بابا جون آنیسا و باباجون ...